دربارۀ تحولات
اجتماعی
یادداشت نهم؛ انقلاب
تحولی بنیادین
در کنار تمامی
خصوصیات یک فرآیند تحول ساز در جامعه، نکته ای که در هر زمینه ای قابل توجه است،
"شدت" و "ضعف" حرکت های تحول خواهانه است. شدت و ضعف در این
جا بیشتر معطوف به عملکرد جریان های تحول خواه در یک جامعه است، که می تواند این
جریان را به "انقلاب" یا "اصلاح" تبدیل کند یا حتی راهی میانه
را در بر داشته باشد. در این زمینه که چگونه یک جریان تحول خواه به جریانی تند و
بنیان افکنی چون انقلاب تبدیل می شودباید گفت، که این موضوع بیش از همه در جامعه
ای رخ می دهد که دولت ها دو عنصر اصلی "کارآمدی" و "مشروعیت"
را همزمان از دست داده باشند و گزاره ای که بر این مبنا شکل گرفته باشد، بدون
تردید گزاره ای انقلابی است، چه آن که "صورت بندی" ابتدایی اش انقلابی
باشد چه نباشد. البته واضح است که این رویکرد به انقلاب، بیش از همه به "انقلاب
سیاسی-اجتماعی" نظر دارد، البته چارچوب "عدم کارایی و مشروعیت" می
تواند در گونه های دیگر انقلاب نیز کاربرد داشته باشد و به نوع کارآیی و نیز
مشروعیت مفاهیم یا ابزارهایی که در یک زمینه یا وضعیت وجود دارد، معطوف باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر