پاره های اندیشه-16
وحدت ملّی
وحدت «ملّی» نه در عمل شاهان که در سخن شاعران جلوه گر شده و تحقق
یافته است، اما وحدتی که شالودۀ آن نه اندیشه ای خردمندانه، بلکه احساسات زودگذر و
چه بسا سطحی باشد، می تواند به آسانی دستخوش زوال و نابودی شود و با توجه به تاریخ
دورۀ اسلامی ایران، تا فراهم آمدن مقدمات جنبش مشروطه خواهی، و حتی پس از آن، می
توان گفت که پیوسته چنین بوده است. وحدت «ملّی» ایران زمین، فاقد پشتوانه ای
خردمندانه بود و ناچار هر عملی از مجرای احساسات و خام اندیشی و بر پایۀ شالودۀ
نااستوار شعر و عرفان انجام شده است، و به همین دلیل، پایانی جز شکست نمی توانست
داشته باشد.
جواد طباطبایی، زوال اندیشۀ سیاسی در ایران: گفتار در مبانی نظری انحطاط
ایران (نسخۀ نهایی)، تهران، (نشر الکترونیک نویسنده)، 1389، صص154-153.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر